معرفی کوتاه بانوان خوشنویس

در این مبحث قصد داریم به معرفی کوتاه بانوان خوشنویس در طول تاریخ پر شکوه ایران بپردازیم. پس با معرفی کوتاه بانوان خوشنویس در طول تاریخ با ما همراه باشید.
12 ساعت و 17 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
گردآورنده : ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس

خوشنویسی
خطاطی، هنر نوشتن به شیوهای زیبا و با دستخطی خوش.

خطاطی از مهمترین هنرهای تمدن اسلامی است که به سبب آمیختگی با کتابت قرآن و متون دینی و علمی و ادبی، با فرهنگ اسلامی پیوندی عمیق دارد.

در این مقاله ضمن بررسی سیر تاریخی خطاطی در سرزمین های اسلامی ، به جنبه های نظری و عملی این هنر پرداخته شده است.

همچنین پراکندگی جغرافیایی و تحولات فرهنگی، سنّت های آموزشی، رویکردهای تفننی، و کاربرد خطاطی در سایر هنرها مورد توجه بوده است.

پیشینه خوشنویسی
در فارسی این هنر را خط و به کسی که خط را به زیبایی و با رعایت قواعد می‌نوشت، خطاط یا کاتب می‌گفتند، اما از حدود سده دهم، دو اصطلاح خوشنویسی و خوشنویس هم با همان معانی در فارسی رایج شد. 

در عربی، یکی از معانی خط نوشتن با قلم و در معنای دقیق‌تر، کتابت عربی و شیوه‌ها و اشکال مختلف آن است، اما در معنایی خاص‌تر واژه خط حاوی مفهوم خوش و زیبا و نیکو نوشتن و خطاط به معنای خوشنویس است. 

خطاطی را در عربی با عباراتی چون فن الخط، تحسین الخط، و تجویدالخط بیان می‌کنند. 

عبارات الخط الجمیل و الخط البدیع را هم در زبان عربی رایج دانسته اند. 

ترکان فن خطاطی را «گوزَل یازی» به معنای زیبانویسی می‌گویند و در مجموع، منظور از خطاطی نوشتن خطی است که نه تنها به واسطه محتوایش پیامی را منتقل می‌کند، بلکه از طریق ظاهر زیبایش هم توجه بیننده را جلب و به گفته صولی، بیننده را به خواندن ترغیب می‌کند. می توان گفت که خوشنویسی برای نوشتار، همانند بلاغت است برای گفتار.

معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
در این مبحث قصد داریم به معرفی کوتاه بانوان خوشنویس در طول تاریخ پر شکوه ایران بپردازیم.


بانو امّ‌ سَلَمه گلین قاجار
امّ‌ سَلَمه مشهور به گَلین خانم، دختر فتحعلی‌شاه، دومین پادشاه قاجار، از خوشنویسان بنام سده سیزدهم هجری است.

زین‏‌العابدین اصفهانى از جمله استادان این بانوی هنرمند ایرانی در آموزش خوشنویسی بوده است.

ام سلمه در خط نسخ، مهارتی بسیار داشت.

چندین اثر از او به جای مانده است که از مشهورترین آنها می‌توان به «دعای صباح» و کتاب «الدعا» اشاره کرد.

کتاب الدعا، یکی از این دو اثر متعلق به این بانوی هنرمند است.

این اثر به خط نسخ در سال 1243 هجری قمری روی کاغذ فُستُقی الوان با جلد ترمه نگاشته شده است که دعاهای صباح و گشایش در روزی  پس از نماز بامداد در این نسخه خطی آمده است.

اثر دیگری که از ام سلمه در کتابخانه و موزه ملی ملک به نمایش درآمده است دعای صباح است که این اثر در سال ‎1255 قمری به خط نسخ خَفی و به شیوه رَنگه نویسی، در صفحه‌های 9 سطری نگارش یافته است. این دو نسخه شاخص و نفیس خطی در حال حاضر در کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری می‌شوند.

این زن هنرمند ازخوشنویسان و شاعران قرن سیزده و چهارده هجری قمری است، او یکی از دختران فتحعلی‌شاه قاجار از مادری اهل گرجستان به نام زیبا چهر خانم بود.

ام سلمه که به گلین خانم نیز شهرت داشت در حدیقه‌الشعراء از او با عنوان « عصمت قاجار» نام برده شده است.

گلین خانم هنر خوشنویسی را از استادانی چون آقا زین‌العابدین اصفهانی و حاج علی آقا فرزند محمدعلی خان نظم‌الدوله فرا گرفت.

او علاوه بر خوشنویسی در هنر تذهیب نیز دستی داشت.

گلین خانم به عنوان یکی از زنان مطلع و نسبتاً فهیم در کاخ محسوب می‌شد که به همین سبب، محل رجوع سؤالات و راهنمایی‌های شاهزادگان و کسب اطلاعات ایشان بود.

آثار مختلفی از نوشته‌های او در دست است از جمله یک جلد قرآن به خط نسخ که در سال 1302هـ. ق تحریر نموده و نیز مجموعه نفیسی از ادعیه و آیات قرآن مجید.

وی مانند بسیاری از شاهزادگان قاجاری طبع شعر نیز داشت. 

البته آثاری دیگر از این بانوی خوشنویس در کتابخانه‌های کاخ گلستان، آستان قدس رضوی و آستانه‌های کربلا و نجف وجود دارد.

امّ‌سَلَمه قاجار، در خیل خوشنویسان از جایگاهی ممتاز برخوردار است.

گزارش هاى سیاحان خارجى و تذکره ‏نویسان ایرانى از شرح حال زنان سخنور و هنرمند دوره قاجار چه در دربارها و خانواده‏ هاى رجال و چه در دیگر طبقات جامعه به روشنى بیان کننده کثرت این عده است.

لیدى شل همسر وزیر مختار انگلیس در ایران در دوره ‏حکومت ناصرالدین‌شاه در این باره مى ‏نویسد:
«زنان طبقه مرفه معمولاً باسواد و با شعر و ادب مملکت خویش آشنایى دارند...»

از میان زنان فرهیخته دوره قاجار می‏‌توان به کسان دیگری چون طاووس ‏خانم، دلشاد و آغاباجى اشاره نمود که هر سه از زنان ‏فتحعلی‏‌شاه قاجار و اهل شعر و ادب بودند.

نمونه ‏هایى از اشعار آنان در کتاب‌هاى مختلف تذکره آمده است.

از میان دختران فتحعلى‏‌شاه نیز ‏کسانى چون ماه تابان خانم ملقب به قمرالسلطنه و حسن جهان‏ خانم ‏طبع شعر داشتند و برخى مانند عصمت، و ام سلمه که به آن اشاره شد و ضیاءالسلطنه‏ علاوه بر شاعرى هنرمند و خوشنویس نیز بودند چنان که به گفته اعتمادالسلطنه عصمت در خط نسخ استاد بود.

در دوره قاجار اغلب بانوانى که به کسب دانش روى آوردند و باسواد شدند از طبع‏ شعر و قریحه ادبى نیز برخوردار بودند و در این ‏زمینه آثارى از خود باقى گذاشتند.

عده‏اى دیگر از زنان نیز استعداد خود را در فنون ظریفه و هنرهاى زیبا به کار گرفتند و چون‏ خوشنویسى و استنساخ قرآن از هنرهاى مورد توجه این عصر بود اغلب زنان هنرمند در جرگه خوشنویسان درآمدند.

نسخه برجسته و نفیس خطی به نام‌های «دعای صباح» و «کتاب الدعا» که به خط بانویی هنرمند به نام " ام سلمه " دختر فتحعلی‌شاه قاجار، هنرمند خوشنویس سده سیزدهم هجری، در کتابخانه و موزه ملی ملک به نمایش درآمده است.

ام سلمه گلین قاجار؛ خواهر شاهزاده محمد علی میرزا بود و شوهرش عمو زاده‌اش، زین العابدین خان، پسر حسینقلی خان برادر فتحعلی‌شاه بود.

او در خط نسخ کتابت خفی و جلی و همچنین در خط شکسته خفی دست توانایی داشت و آثار متعددی از او هم اکنون در دست است.

از نمونه آثار وی:

1. یک رقعه از مرقع به خط نسخ با رقم و تاریخ «نمقت بنت شه‌ام السلمه» 1240 در کتابخانه کاخ موزهٔ کلستان
2. یک قطعه نسخ کتابت از مرقع شمارهٔ 12 کتابخانه آستان قدس رضوی با رقم و تاریخ «نمقت بنت خاقان فتحعلی‌شاه سلمه، سنه 1255».
3. یک قطعه نسخ به تاریخ رمضان 1295 در کتابخانه ملک.
4. یک نسخه قرآن نیم ورقی جلد روغنی در کتابخانه کاخ موزهٔ گلستان.
5. تعقیبات نماز با قطع نیم ربعی، جلد روغنی به خط نسخ با تاریخ 1245 در همان کتابخانه.
6. یک نسخه سور و ادعیه به قطع نیم ربعی، جلد روغنی به خط نسخ با تاریخ 1238 در همان کتابخانه.
7. یک نسخه دعای صباح به قطع نیم ربعی، جلد روغنی با تزئینات کتابت به خط نسخ و تاریخ شعبان 1238 در همان کتابخانه.
8. دعای کمیل به قطع وزیری کوچک، جلد روغنی و تزئینات با خط نسخ کتابت و شکسته به تاریخ رمضان 1205 در همان کتابخانه.
9. یک رقعه نسخ کتابت با تاریخ 1248در مجموعه حاج حسین آقانخ‌جوانی.
10. دعای صباح نیم ربعی، جلد روغنی، عالی سرلوح مرصع و حاشیه مذهّب به قلم زرد الوان.
11. قرآنی نفیس با نگارش به شیوه عالی،مذهّب مرصع،نسخ کتابت خفی عالی،رقاع کتابت عالی،موجود در کتابخانه ملی.

خورشید کلاه خانم. از بانوان خوشنویس
خورشیدکلاه، بانوی خوشنویس در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار است. اما از تاریخ ولادت و وفات وی خبری در دست نیست. براساس رقم او در انجامه قرآن دست‌نویسش(کتابخانه کاخ گلستان، ش1000)، می‌دانیم که دختر میرزا علینقی حکیم‌الممالک، بوده است. 

اما از آثار او می توان به قرآن نیم ورقی جلد روغنی عالی که به دستور ناصرالدین شاه قاجارکتابت شده بود اشاره نمود که در نوع خود جزء آثار بی نظیر آن دوران می باشد

ملافضه، خان باجی خانم خوشنویس
ملا فضّه از زنان دانشمند، ادیب و خوشنویس، متولد 1249 هـ.ق بوده استپدرش احمد بلاغی از علما و فقهای قرن ،سیزدهم هجری قمری و همسرش شیخ حسن بلاغی از فضلای زمان خود بود.

بنا به نقل صاحب اعیان الشیعه، وی قرآن و ادبیات عربی را نزد پدرش و فقه و اصول را نزد علمای خانواده اش فرا گرفت این بانوی هنرمند سپس به تدریس اصول، فقه و حدیث پرداخت و تعدادی از طلبه ها نزد وی درس می خواندند. وی به درجه ای از تفقه رسیده بود که برخی از علما نیز کتاب “قوانین” میرزای قمی را که از کتب سطح بالای حوزوی است نزد او فرا گرفتند.

گفته می‌شود که وی از میرزا اجازه تدریس یافته بود. به نوشته حسن صدر در تکمله آمل الامل، این بانوی فاضل ازهنرخوشنویسی هم بهره‌مند بود و بیشتراز راه استنتاخ کتب، امرار معاش می کرد.

از جمله کتاب‌هایی که وی با خط زیبایش استنتاج نموده، کتاب کشف الغطاء شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء و کتاب کفایه حاج ملا هادی سبزواری است.


بانو شاه بیگم ملقب به ضیاء السلطنه
شاه بیگم ملقب به ضیاءالسلطنه، هفتمین دختر فتحعلی‌شاه بود که در سال 1214قمری، برابر با 1799 میلادی تولد یافت.

وی بسیار مورد علاقه و توجه پدر قرار داشت و به دلیل فضل و کمالی که داشت، فتحعلی‌شاه به او لقب ضیاءالسلطنه داد.

خط شکسته و کتابت را خوش می‌نوشت و در هنر خیاطی و نقاشی نیز، استاد بود.

چند قرآن خطی از او برجای مانده است. نامه های محرمانه‌ی فتحعلی‌شاه که وارد و صادر می شده و نوشتن اشعار فی‌البداهه شاه و نگهداری البسه و سایر خزاین سلطنتی، برعهده او بود وی زنی زیبا، فاضل، شاعر، هنرمند، نقاش، خیاط و محرم اسرار پدر بود و از این جهات، شهره خاص و عام. لقبش نمونه ای از حسن منظر و جمال او بود و نوشته‌های محرمانه شاه خطاب به هر کس بود به خط ضیاء‌السلطنه بود.

ضیاء‌السلطنه، بعدها به عتبات عالیات مشرف و در آنجا مجاور گردید و در سال 1290ق. درگذشت.

شاه بیگم ملقب به ضیاء السلطنه، سخنور، فرمان نویس و خزانه‌دار و نگارنده کتاب دعا و زیارت نامه‌های متعدد به خط خوش،

شاه بیگم به مناسبت فضل و کمال و خط خوب، متصدی قرائت و تحریر نامه‌های محرمانه فتحعلی‌شاه بود، ورود و خروج و صدور آنها از اختیار او بوده است. قصاید و اشعاری که شعرا برای شاه می‌گفتند بوسیله او عرضه می‌شد.

مصحف کتاب دعا و زیارت نامه‌های متعدد به خط خوش و زیبای او می‌باشد.

در زمان پدر به علت تصدی کارهای مختلف مملکتی ازدواج نکرد، بعد از پدر در سن 35 سالگی همسری میرزا مسعود وزیر امور خارجه را اختیار کرد. از آثار او: قرآنی با رقم «ضیاء السلطنه بنت فتحعلی‌شاه»، به خط نسخ بسیار عالی، در موزه آستانه مبارکه حضرت معصومه(سلام الله علیها) در قم نگهداری می‌شود که تاریخ تحریر آن به سال 1265 ق است.

عموم برادرها به او احترام می‌کردند. گفتنی است که ضیاء‌السلطنه، که در زمان حیات پدر به ازدواج تن درنداد، قصد داشت که تا آخر عمر مجرد بماند؛ ولی پس از مرگ فتحعلی‌شاه و به سلطنت رسیدن محمد شاه، که برادرزاده ضیاء‌السلطنه بود، محمد شاه، اورا تهدید و میرزا مسعود وزیر خارجه را برای ازدواج او درنظر گرفت.

بانو زینب دختر مقصود علی
از زنان خوشنویس قرن دهم هجری، دختر مقصود علی و از معاصران دوران شاه طهماسب صفوی.

از چگونگی زندگی، تعالیم و آموزش‌های وی اطلاع چندانی در دست نیست. مهدی بیانی در کتاب احوال و آثار خوشنویسان نقل می‌کند از وی آثاری باقی مانده که در انتهای آنها نام خود را امضا نموده است؛ از آن جمله کتابی در کتابخانه سن پطرزبورگ به تاریخ 969هـ.ق و نسخه کتابت شده دیوان شریف تبریزی در مدرسه عالی استاد مطهری (سپهسالار) به شماره 407 قمری.

وی و خواهرش فاطمه سلطان از کاتبان و خوشنویسان بنام عهد شاه طهماسبی بودند. از زمان مرگ وی اطلاعی در دست نیست.


بانو فاطمه سلطان بنت مقصود علی
فاطمه سلطان بنت مقصود علی ،از زنان خوشنویس دورهٔ صفویه بود و همانند خواهرش زینب به داشتن خط خوش اشتهار داشت.

پدر او از ترکان عثمانی بود که در اوایل حکومت صفویان به ایران مهاجرت کرد.

او خوشنویسی را از پدر آموخت. از آثار وی: قرآن وزیری ، دو صفحۀ اول متن و حاشیه مذهَّب عالی ، جلد سوخته عالی قدیم ، اصل متن نسخ کتابت خفی خوش قرن نهم ، با رقم: "حسب‌الامر حضرت خورشید... بنت مقصود علی ، فاطمه سلطان... سنهٔ ۹۸۲".

از او قرآن وزیری مذهّب اعلی ،خط نسخ ،کتابت خفی خوش که آن را به خواست یکی از شاهزاده خانم‌های صفوی به نام سلطان بیگم خطاطی کرده باقی مانده است.

در پایان آن چنین آمده است:
حسب الامر خورشید مرتبت بلقیس بیگم ابنه السطان ابن السلطان… شاه عالم پناه طهماسب خلد اللّه ملکه… علی ید الخاسر و بالسعی القاصر منی و انا المحتاجه الی رحمة ربّی الرحمن بنت مقصود علی فاطمه سلطان، امید به چشم مغفرت و خطاپوشی درآن نظر فرموده و به عین عنایت و فضای بی‌نهایت از عیوب و نواقص آن گذشته و به عوض هر عیبی به لوح ضمیر خود ثبت فرمایند و چنین است که اکسیر همت ایشان مجموع نواقص را کمال است.تحریراً فی شهر ربیع الاول سنه 982.

سلطان بانو صفوی خوشنویس
شهرت ایشان در خطاط و خوشنویسی است.

سلطان بانو صفوی خط را نزد دوست محمد هروى فراگرفت. در اصفهان درگذشت و جنازه وى پس از وفات، در مقبره شاه علاءالدین محمد به عنوان امانت سپرده شد و سپس در سال 1013 ق در اعتاب مقدس دفن شد.

از آثار وى: قطع‌ه‏اى از مرقع بهرام میرزا، به قلم نیم دو دانگ متوسط، با رقم: «کتبته سلطان بنت اسمعیل الحسینى الصفوى».

قرن دهم هجرى، از زنان نیکوکار و خوشنویس بوده است. وى دختر شاه اسماعیل اول صفوى (930 -907 ق) بود.

به نوشته گلستان هنر، وى خوشنویسى را از دوست محمد هروى فراگرفت.

دو قطعه از مرقع بهرام میرزا به خط وى در کتابخانه خزینه اوقاف است به قلم نیم دو دانگ متوسط با رقم «کتبته سلطانم بنت اسمعیل الحسینى الصفوى» است.

به نوشه تذکره القبور جنازه وى پس از وفات در مقبره شاه علاءالدین محمد (بقعه شهان) به عنوان امانت سپرده شد.

سپس در سال 1013 ق در عتبات مقدسه دفن گردید.

سلطان بانو صفوی زنان نیکو کار و خوشنویس قرن 10 هـ.ق. دختر شاه اسماعیل اول صفوی. به نوشته گلستان هنر، وی خوشنویسی را از دوست محمد هروی فرا گرفت.

سلطان بیگم خانم خوشنویس
از زنان عالم و شاعر و خوشنویس، دومین دختر فتحعلی‌شاه از مریم خانم بوده است.

وی از متشخص‌ترین زنان دربار بود که علم عروض و نجوم و خط شکسته را نزد محمود میرزا فرا گرفت.

به دستور پدرش، به عقد ازدواج محمد خان پسر مهدی‌قلی خان بیکلر بیگی درآمد و پس از چندی در اوان جوانی درگذشت.

از ایشان به عنوان یکی از چهره های شاخص هنر خوشنویسی زمان خود یاد می‌کنند.

بانو سلطانی بسطامی خوشنویس
از زنان ادیب، شاعر و خوشنویس قرن 13 هـ.ق (متولد 1296 هـ.ق). وی فرزند میرزا فتح الله ذوقی شاعر بود. پدرش در تعلیم و تربیت او همت گماشت.

خواندن و نوشتن را در کودکی آموخت و خوشنویسی و شعر و ادب فارسی و عربی را نیز فرا گرفت. گویند اشعار عربی زیادی از دورۀ جاهلی از حفظ داشت و دیوانی نیز فراهم آورده بود.


فتح اللَّه ذوقی بسطامی، تنها یک دختر داشت که صاحب کمال بود و بسیارى از اشعار شاعران عرب را از بر داشت و با ادبیات عرب آشنا بود و شعر م‏ى‌گفت و سلطانى تخلص مى‏‌کرد و خط نسخ را خوش مى‏‌نوشت.

در اوایل جوانی با پسر محمد ناصر خان قاجار ملقب به ظهیر الدوله ازدواج کرد.

وی تنها فرزند خانواده بود ، پدرش تعلیم و تربیت او اهتمام تمام داشت. خواندن و نوشتن را در کودکی آموخت و خوشنویسی و شعر و ادب فارسی و عرب را نیز فرا گرفت.

اشعار عربی زیادی از دورهٔ جاهلی از حفظ داشت و دیوانی نیز فراهم آورده بود. در اوایل جوانی با پسر محمد ناصرخان قاجار ، ملقب به ظهیرالدوله ، ازدواج کرد.

چنانکه از اشعار این بانو پیداست ، از زندگی زناشوئی خود رضایت نداشته است.

بانو شاد ملک دختر محمد سلطان تیموری
از جمله زنان خوشنویس دوره تیموری می‌توان به شاد ملک (شاد ملک خاتون) دختر محمد سلطان گورگانی و نوه تیمور لنگ اشاره کرد.

هر چند که از زندگی وی اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از وی خطوط خوشنویسی از قرآن مُذَهب و طلاکاری شده، باقی مانده است که وی آن را در سال 871 هـ.ق نوشته که نشان دهنده هنر وی در خوشنویسی است.

شاد ملک دختر محمد سلطان تیموری است.

از خطوط بازماندهٔ او قرآن مذهّبی است که ریحان سه دانگ جلی، متوسط، رقاع سه دانگ خوش با رقم «لقد تشرفت بکتابه هذا المصاحف المجید الذی لایأتیه الباطل بین یدیه و لا من خلفه تنزیل من حکیم حمید الأبنة المدنبة المعترفة بفنون التقصیر السائله من اللّه الکریم المنّان شاد ملک بنت محمد سلطان جهانگیر بن امیر تیمور گورکان اصلح اللّه شأنها و رحم اسلافها و کان ذلک فی شهر سنة احدی و سبعین و ثمانمأة الهجریة».(871هـ.ق)

این قرآن در موزهٔ اسلامی ترکیه می‌باشد.

بانو زمرد ملک بنت سلطان محمود
او دختر سلطان محمود سلجوقی (۵۲۵-۵۲۲ قمری) بود و از جمله بانیان کاشی‌های هشت‌ضلعی بسیار نفیس مربوط به سال ۵۵۷ هجری قمری محسوب می‌شود.

تاریخ حرم مطهر حکایت از آن دارد که امیر عمادالدوله اوایل قرن ششم هجری حرم را مرمت کرد و شرف‌الدین ابوطاهر قمی، وزیر سلطان سنجر، گنبدی بر فراز بقعه بنا کرد. ترکان زمرد سلجوقی نیز ازاره حرم مطهر را با کاشی‌های نفیس سنجری آراست. بنابر گزارش مؤلف «مطلع‌الشمس» که از منابع مهم دوره قاجار محسوب‌می‌شود.

کاشی سنجری یا زرین‌فام از قدیمی‌ترین کاشی‌هایی است که در حرم مطهر رضوی کاربرد داشته است و آثار باقی‌مانده حکایت از آن دارد که برخی از این کاشی‌ها به دوره سلجوقی می‌رسد.

جالب است بدانید در بین کتیبه‌های باقی‌مانده در کاشی‌های حرم مطهر، نام زنی هنرمند و نیکوکار به نام «ترکان‌زمرد» هم وجود دارد.

در مجموع، در دوره سلجوقیان زنان از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند و در امور مختلف مشارکت دارند، زیرا بنابر شواهد تاریخی، در اواخر دوره سلجوقیان ترکان زمرد بانی تزییناتی در حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) است.

زمرد ملک بنت سلطان محمود و خواهر زاده سلطان سنجر از زنان هنرمند عصر خود بود.

در گنجینه نسخه‌های خطی کتابخانه آستان قدس رضوی جزوات قرآنی زیادی که از شاهکارهای هنر دوره سلجوقی است به خط زمرد ملک وجود دارد که در قرن ششم توسط ایشان وقف شده است.

متن وقفنامه چنین است:
وقف کردم سی پاره بر مشهد مقدس رضوی سلام الله تعالی: زمرد ملک بنت سلطان محمود.

مشخصات جزوات قرآنی به شرح زیر است.
خط نسخ با کتابتی خوش، 5 سطری، مجدول، مذهب به طلا و تحریر لاجورد، هر یک دارای یک کتیبه زرین مذهب و منقش.فواصل آیات به شکل گل چند پر زرین.

زمرد ملک از جمله زنانی بود که به ساختن بناهای عام‌المنفعه توجه زیادی نشان می‌داد.

از او آثاری از کاشی‌های هشت ضلعی و برخی آثار تزئینی در حرم حضرت امام رضا(علیه السلام) به یادگار مانده است.

بانو عفاف قاجاری
از زنان دانشمند، خوشنویس و شاعر قرن 13 هـ.ق. همسر شاهزاده حیدر قلی میرزا، فرزند فتحعلی‌شاه قاجار، او خط شکسته را خوش می‌نوشت.


با علوم غریبه آشنا بود و طبع شعر نیز داشت. از او است:
به کوی عشق ای دل با خبر باش
که آنجا رهزنان اندر کمیـــن‌اند

بانو عفت همایون سلطان خانم

همایون سلطان خانم مشهور به خانم خانمان از زنان عارف و شاعر و خوشنویس قرن 13 هـ.ق است.

وی نخستین دختر فتحعلی‌شاه قاجار و خواهر تنی حسینعلی میرزا فرمان‌فرمای فارس و حسنعلی میرزا والی خراسان و همسر ابراهیم خان ظهیرالدوله بود.

محمود میرزا به نقل از مجلسی در تذکره می نویسد که عفت از علوم نجوم و هیئت و مقدمات عربی بهره داشت و خط نستعلیق و شکسته را خوب می نوشت، و شعر را نیز نیکو می سرود.

وی عارف مسلک بود و غالباً مثنوی معنوی می خواند. اشعاری نیز در سبک مثنوی سروده است.

گویا محمود میرزا به او تخلص عفت داد.

اشعار زیر از بانو عفت همایون سلطان خانم است:
 
غیر عشقم هیـــــچ در تقدیر نه
دل زیاد عشــــــق هرگز سیر نه
 
تشنــــگان را نیست لذت غیر آب
خستگان را نیست راحت غیر خواب
 
غرقه در دریا نخواهد جز کنــــــار
در زمستان هر کسی جـــوید بهـار
 
هر که را باشد بهاری در جهـــــان
عشق می باشــــد بهار عاشقــان

بانو عفت همایون سلطان خانم زنان عارف، شاعر و خوشنویس قرن 13 هـ.ق مشهور به خانم خانمان. وی نخستین دختر فتحعلی‌شاه قاجار و خواهر تنی حسینعلی میرزا فرمانفر و همسر ابراهیم خان ظهیر الدوله بود.

به نوشته محمود میرزا در تذکره نقل مجلس، عفت خانم از علوم نجوم، هیئت و مقدمات عربی بهره داشت. خط نستعلیق و شکسته را خوب می‌نوشت و شعر را نیز نیکو می‌سرود.

چون عارف مسلک بود غالباً مثنوی مولوی می‌خواند و اشعاری نیز به سبک مثنوی می‌سرود.

علویه خانم خوشنویس
از زنان هنرمند، نقاش و خطاط ناخنی در قرن 13 هـ.ق بود.

وی خط را به شیوۀ ناخنی می‌نوشت و نقوش تزئینی را نیز به شیوۀ ناخنی می‌افزود.

از آثار امضا دارش، اثری از او در حراج کریستی 11 آوریل 1989 در لندن به فروش رسید که مرقعی بود به خط نستعلیق شش دانگ که به خط ناخنی کتابت نموده و حواشی صفحات را با ترسیمات ساده‌ای به شیوۀ ناخنی تزئین نموده با رقم: «در ارض اقدس قم تحریر شد، کتبه علویه فی سنه 1313 قمری.

بانو فاطمه سلطان خوشنویس

بانو فاطمه سلطان بنت مقصود علی
فاطمه سلطان بنت مقصود علی ،از زنان خوشنویس دورهٔ صفویه بود و همانند خواهرش زینب به داشتن خط خوش اشتهار داشت.

پدر او از ترکان عثمانی بود که در اوایل حکومت صفویان به ایران مهاجرت کرد.

او خوشنویسی را از پدر آموخت. از آثار وی: قرآن وزیری ، دو صفحۀ اول متن و حاشیه مذهَّب عالی ، جلد سوخته عالی قدیم ، اصل متن نسخ کتابت خفی خوش قرن نهم ، با رقم: "حسب‌الامر حضرت خورشید... بنت مقصود علی ، فاطمه سلطان... سنهٔ ۹۸۲".

از او قرآن وزیری مذهّب اعلی ،خط نسخ ،کتابت خفی خوش که آن را به خواست یکی از شاهزاده خانم‌های صفوی به نام سلطان بیگم خطاطی کرده باقی مانده است.

در پایان آن چنین آمده است:
حسب الامر خورشید مرتبت بلقیس بیگم ابنه السطان ابن السلطان… شاه عالم پناه طهماسب خلد اللّه ملکه… علی ید الخاسر و بالسعی القاصر منی و انا المحتاجه الی رحمة ربّی الرحمن بنت مقصود علی فاطمه سلطان، امید به چشم مغفرت و خطاپوشی درآن نظر فرموده و به عین عنایت و فضای بی‌نهایت از عیوب و نواقص آن گذشته و به عوض هر عیبی به لوح ضمیر خود ثبت فرمایند و چنین است که اکسیر همت ایشان مجموع نواقص را کمال است.تحریراً فی شهر ربیع الاول سنه 982.

بانو مریم بانو نائینی خوشنویس
مریم بانو نائینی نواده عبدالوهاب نائینی و در زمره چند تن بانو معروف در عرصه خوشنویسی ایرانی و سرآمد ایشان است.

او که نوادهٔ حاج عبدالوهاب از دولتمردان نایین بود نه تنها در میان تک شمار زنان خوش نویس که از خطاطان مرد بنام آن زمان هم پیشی داشت و همانند او در نسخ نویسی وجود نداشت، و به ویژه خط نسخ را با قلم خفی بسیار خوش می‌نوشت.

او از آغاز دوره فتحعلی‌شاه در خط نسخ در ردیف استادان جای گرفت.

در کتابخانه سلطنتی قرآنی به خط او موجود است که به نام ناصرالدین شاه قاجار کتابت و اهدا کرده است که یکی از بهترین نمونه‌های آثار هنری زنان آن دوره به‌حساب می‌آید.

مریم بانو نائینی؛ مریم بانو نائینی یکی از بانوان خطاط دورهٔ فتحعلی‌شاه قاجار و از اساتید خط سدهٔ 14 هـ.ق است.

از مریم بانو قرآنی با جلد روغنی و حاشیه مرصع به کتابت خفی، که آن را به نام ناصرالدین‌شاه نوشته و کتابت آن را به سال 1302 هـ.ق، به انجام رسانیده به روزگار ما رسیده است، که از آثار هنری آن دوره به شمار می‌آید.

امضای آن به این صورت است:
این کنیز دیرین را که تکلیفش پنبه ریسی بود، خیال خوشنویسی دامن گیر شد. پیش کش نمود… حرره مریم من نواده مرحوم حال عبدالله نائینی، اعلی الله مقامه فی شهر جمادی الاولی سنه 1302 هـ.ق. خورشید کلاه بنت علینقی(قرن14 ق)؛ او یکی از بانوان خوشنویس در قرن چهاردهم می‌باشد.

از خطوط او قرآن نیم ورقی باجلد روغنی اعلاء، دو صفحه افتتاح،متن و حاشیه مذهب، نسخ کتابت خفی متوسط با رقم بر حسب امر ناصرالدین خسرو والامقام
از پــی تحــریــر قــرآن مجـــید 
امر شد صادر به این بنت غـــــلام
در هزار و سیصد و هفت این کنیز ز امر شه بنوشت این قرآن تمام، کنیز خانه زاد، خورشید کلاه بنت خاله زاد ابن خانه زاد علینقی ابن حاج اسماعیل الملقب به حکیم الممالک ، در کتابخانه سلطنتی. 

حیاتش تا سال ۱۳۰۲ معین و تاریخ وفاتش نامعلوم است.

ماه شرف خانم قادری متخلص به مستوره کردستانی
خوشنویس و تاریخ نویس برجسته ایران متولد 1220 هجری است .

مستوره کردستانی علاوه بر فضایل علمی و اخلاقی و تبحر فراوان در تاریخ نگاری، در هنر خوشنویسی نیز نادره دوران بود.

خط نستعلیق و نسخ و ثلث و رقاع و شکسته را بسیار نیک می‌نوشت.

مستوره با هوش و استعدادی که داشت به زودی در هنر خوشنویسی نیز سرآمد دیگران شد و به گفته میرزاعبدالله رونق، صاحب حدیقه امان اللهی، در خوشنویسی به درجه استادی رسید.

از صفحه پیرایی خط نستعلیقش،  میرعماد در دفتر نادانی از انکسار و شرمساری عبده به نام خود نوشته و از صحیفه آرایی خط نسخش روح (یاقوت مستعصمی) در مکتب پریشانی از اعتذار رقم نسخ برنامه خود کشیده، شکسته نویسی که چون قلم شکسته را به کف آوردی، جان مجیدش ]درویش طالقانی[ با هزاران تشویر در وصف گفتی

تا کرده خدا لوح و قلم را ایجاد ننوشته کسی شکسته را چون تو درست

میرزاعلی اکبر، عموزاده مستوره نیز خط مستوره را ستوده، می نویسد: مستوره خانم در خوش خطی، میرعماد ثانی و در نگارش نثر، کمتر از ابن عباد نیست.


مهدی بیانی بنیانگذار کتابخانه ملی ایران، کارشناس نسخه‌های خطی فارسی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران، به نقل از مجمع‌ الفصحا، ماه‌ شرف خانم مستوره کردستانی را از خوش‌نویسان خط نستعلیق دانسته‌است.

بانو مرجان الکاتب اسلامی خوشنویس
قرآن خطی نفیس و منحصر به فردی از دوره صفویه که توسط یکی از هنرمندان و خوشنویسان زن این دوره به نام مرجان الکاتب اسلامی کتابت شده است در گنجینه کتب خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نگهدار می شود.

این قرآن با خط ممتاز بر روی کاغذ سمرقندی در ابعاد 5/31×20  سانتی متر نوشته شه است که از لحاظ خط و تذهیب در نوع خود منحصر به فرد و بی نظیر می باشد.

تذهیب این قرآن بر گرفته از هنر اصیل اسلامی و از شیوه های دوره صفویه می‌باشد که در صفحات اول و دوم دارای لوح مذهب و مرصع با حاشیه سازی مضرسی با دو سر سوره تفصیلی که در بالا و پایین متن هر کدام با یک کتبیه ترنجی زرپوش تذهیب شده است.

بین سطرهای این اثر خطی نفیس طلا اندازی شده و جدول بندی ها نیز به زر تحریر دار، لاجورد و شنگر، و نیز فواصل آیات گوی زرین دانه نشان و کمند به زر تحریر دار می‌باشد.

جلد این قرآن روغنی، دو رو می باشد که روی آن دارای یک ترنج مثمن مشکی با ترنج و سر ترنج و چهار ابرو با نقاشی گل و برگ زرین و زمینه شنگرف مذهب شده است.

در این دوره خوشنویسان و هنرمندان بزرگی پا به  عرصه هنر نهادند که مرجان الکاتب الاسلامی یکی از خوشنویسان این دوره می باشد که آثار گرانبهایی از خود به یادگار گذاشته است که نمونه‌هایی از این آثار در کتابخانه کاخ گلستان و جاهای دیگر نیز وجود دارد.

مرجان کاتب و خوشنویس است و از خطوط وی در گنجینه نفایس نسخه‌ها و قرآن‌های خطی کتابخانه مرکزی آستان قدس دو قرآن منحصر به فرد وجود دارد که توسط یکی از هنرمندان و خوشنویسان اواخر دورهٔ صفوی «مرجان الکاتب السلامی» بین سال‌های 1094 تا 1099 قمری نوشته شده که مشخصات این دو قرآن به شرح زیر است.

1. قرآن شمارهٔ 524 کامل است.تاریخ کتابت 1094 قمری، خط نسخ ممتاز حاشیه نستعلیق شکسته، بین السطور طلا اندازی، جلد روغنی دو رو.

2. قرآن شمارهٔ 1997 کامل، تاریخ کتابت 1099 با رقم «مرجان الکاتب الاسلامی» خط نسخ عالی، کاغذ مترفه حنائی، جلد روغنی.

3. یک نسخه قرآن به قطع نیم ربعی، با تزئینات و به خط نسخ به تاریخ 1065 با رقم «علی ید الفقیر الحقیر مرجان عفی عنه» در کتابخانه کاخ موزه گلستان.

4. یک مقطعه رقاع و نسخ با رقم«فقیر مرجان الاسلامی فی 1097» در مجموعه مهدی بیانی.

بانو مَلک خوشنویس
از زنان خوشنویس و شاعر قرن 14 هـ.ق (متولد 1307 ق) وی دختر محمد تقی میرزا حسام السلطنه و نوۀ فتحعلی‌شاه قاجار بود. ملک بانویی با سواد و با ذوق بود و خط زیبایی نیز داشت آنچنانکه از وی به عنوان یکی از بهترین خوشنویسان زن در قرن چهاردهم یاد می‌شود.

هما ناخنی خوشنویس
از زنان خوشنویس و نقاش قرن 14 هـ.ق، وی در تصویرگری و خوشنویسی به شیوۀ ناخنی مهارت داشت. از آثار رقم دار ناخنی او، دسته گل زیبایی با برگ‌ها و شاخه‌هایی فراوان است که در لابه‌لای آنها، پروانه‌هایی نیز نشانده و به خط نستعلیق ناخنی با رقم «هما 1286» امضا کرده است.

بانو ابتهاج السلطنه خوشنویس
دختر عماد الدوله و از خانواده قاجار است. وی مادر جهانگیر مراد حسام السلطنه و موسیقی‌دان بود. او نوازندگی تار را نزد خواهر آقا حسینقلی آموخت. زنی هنرمند بود که انواع خط را به نکویی می‌نوشت و در نقاشی مهارت داشت.

بانو فخر جهان خوشنویس
بانو فخر جهان 
ملقب به فخرالدوله، وی ششمین دختر فتحعلی‌شاه قاجار و خواهر تنی شعاع‌السلطنه و همسر میرزا محمدخان ، پسر عموی او ، بود.

وی در گل‌آرائی و تصویرسازی و کتابت خطوط به شیوه ناخنی مهارت داشت.

از آثار او: یک مرقع خطوط و کار ناخنی به‌ خطوط نستعلیق، شکسته تعلیق، نسخ، شکسته نستعلیق خوش و متوسط،
با رقم: "حرّره اقل خادمهٔالدولهٔالقاهرهٔالباهرهٔ" ، فخر جهان"؛ تصویر ناخنی تمام قد محمدشاه قاجار در لباس و کلاه و آرایش سلطنتی.
با رقم: "فخر جهان ۱۲۶۰"؛ تصویر ناخنی دسته گل سرخ محمدی که یک گل درشت در وسط آن جلب‌نظر می‌کند.

حواشی اثر ، تذهیب‌ طلاکاری دارد و زیر ساقه‌های گل به خط ناخنی رقم "فخر جهان نور جهان" دارد.

بانو فخر جهان از بانوان هنرمند عهد قاجار است که در خوشنویسی، گل سازی، نگارگری و هنر ناخنی مهارت داشت. از آثار دیده شده وی موارد ذیل است:
مرقعی بسیار زیبا با هنر ناخنی با رقم «حرّره اقل خادمة الدوله القاهره الباهره فخر جهان»، در کتابخانه موزه گلستان.
اثر زیبای دیگری با هنر ناخنی درهمان کتابخانه با رقم «خادمه فخری، فخر جهان».
اثردیده شده توسط استاد محمد علی کریم زاده، دسته گل زیبایی با حواشی تذهیب و رقم «فخر جهان نور جهان.
تصویر تمام قد محمد شاه قاجار با رقم: «فخر جهان نور جهان 1260».


محل تولدبانو فخر جهان مشخص نیست.

شهرت علمی و فرهنگی بانو فخر جهان در خطاطی و نقاشی است.

بانو زینب النساء بیگم خوشنویس
دختر عالم گیر پادشاه هندوستان، ازدل رس بانو، دختر شاهنوازخان صفوی متولد 1048 ق. این بانوی دانشمند و هنرمند، به ادبیات فارسی و عربی آشنا و حافظ کلام الله بود.

شعر می‌گفت و صاحب دیوان بود. خطوط نسخ و شکسته را خوش می‌نوشت و به ترفیه حال اهل فضل و هنر می‌کوشید و جمعی از دانشمندان و شاعران و منشیان و خوشنویسان در سایۀ عنایت او می‌زیستند. بعضی کتاب‌ها و رسالات به نام وی پرداخته‌اند.


بانو زینب‌ النسا یک شاهدخت گورکانی از خوشنویسان هند و از شاعران سبک هندی در ادبیات فارسی و تصوف بود و با تخلص «مخفی» شعر می‌سرود. تبار او از جانب مادر به شاه اسماعیل صفوی می‌رسید.

اورنگ‌زیب، حافظه مریم، یکی از زنان دربار را به آموزش زیب‌النسا واداشت. به نظر می‌رسد او ذوق و سلیقه ادبی پدرش را به ارث برده‌است زیرا زیب‌النسا در مدت سه سال قرآن را حفظ کرد و در هفت سالگی به حافظ تبدیل شد. این دستاورد توسط پدرش با یک جشن بزرگ و تعطیلی عمومی گرامی داشته شد.

 پدر خوشحالش همچنین به شاهزاده خانم ۳۰٬۰۰۰ قطعه طلا جایزه داد. اورنگ‌زیب به دلیل این موفقیت مبلغ ۳۰٬۰۰۰ قطعه طلای دیگر را به استاد دخترش پرداخت کرد.

سپس زیب‌النسا علوم آن زمان را نزد محمد سعید اشرف مازندرانی که وی نیز شاعر بزرگ فارسی بود، فرا گرفت. او فلسفه، ریاضیات، نجوم و ادبیات را آموخت و دستی در فارسی، عربی و اردو داشت. وی در خوشنویسی نیز شهرت خوبی داشت.

کتابخانه او از تمام مجموعه‌های خصوصی دیگر پیشی گرفت و او پژوهشگران بسیاری را با حقوق آزاد برای تولید آثار ادبی با نظارت خود یا رونوشت‌برداری از نسخه‌های خطی استخدام کرد.کتابخانه وی همچنین آثار ادبی دربارهٔ هر موضوع مانند حقوق، ادبیات، تاریخ و الهیات را ارائه می‌داد.

زیب‌النسا فردی مهربان بود و همیشه به افراد نیازمند، از جمله زنان بیوه و یتیم‌ها، کمک می‌کرد. وی نه تنها به مردم کمک می‌کرد بلکه هر ساله زائران حج را به مکه و مدینه می‌فرستاد.

او همچنین به موسیقی علاقه داشت و گفته شده که او بهترین خواننده در میان زنان زمان خود بوده‌است. با مردم بسیار مهربان بوده است.

زیب‌النسا «مخفی» را به عنوان تخلص خود در شعر انتخاب کرد.

وی افزون بر کتاب شعر یا مجموعه اشعار خود به نام دیوان، که تقریباً ۵۰۰۰ بیت را در بر می‌گیرد، کتاب‌های مونس‌الروح، زیب‌المنشعات و زیب‌التفاسیر، نخستین و تنها تفسیر نوشته شده توسط یک زن، را نوشته‌است.

نویسندهٔ مخزن‌الغیب می‌نویسد که کتاب شعر زیب‌النسا دارای ۱۵۰۰۰ بیت است. زیب‌النسا همچنین گردآوری و ترجمه آثار مختلف را تشویق می‌کرد. این بیت را از او می‌دانند:
درسخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل
میل دیدن هرکه دارد در سخـن بیند مرا

کتاب شعری زینب‌النسا در دهلی در سال ۱۹۲۹ و در تهران در سال ۲۰۰۱ چاپ شد.

نسخه‌های خطی آن در کتابخانه ملی پاریس، کتابخانه موزه بریتانیا، کتابخانه دانشگاه توبینگن در آلمان و کتابخانه موتا در هند موجود است. هنوز هم می‌توان بخشی از دیوارها و دروازه‌های باقی‌مانده از باغی را که وی در لاهور بنا نهاد و چهار برجی نامیده شد، ردیابی کرد.

کتیبه‌ای در چهار برجی او را «صاحب زیبنده، بیگم دوران» نامیده‌است. زینب‌النسا در زمان ساخت این بنا هشت ساله بود و به همین دلیل برخی از پژوهشگران بنیاد این بنا را به عمهٔ او، جهان‌آرا بیگم، نسبت می‌دهند. باغی که چهار برجی به عنوان دروازه آن عمل می‌کرد، دیگر وجود ندارد و این سازه اکنون در یک فلکه در تقاطع شلوغ خیابان‌های مولتان و باهوالپور لاهور واقع شده‌است. اعتقاد بر این است که باغ یادشده از نوانکوت در جنوب تا شهر لاهور گسترش داشته‌است.

نمونه شعری منتسب به زینب النسا خانم:
تا بادِ صبا را به گلستان گــذری هست
مرغانِ چمن را به رهِ گل نظــری هست
نومیـــد نباید شــــدن از گردشِ ایام
هر شام که آید، ز پیِ آن سَحَری هست
بنشین نفسی بلبـــلِ شوریده که امروز
با ناله‌یِ زار دل من هم اثـــری هست
گر شربتِ وصلت به لبِ تشنـــه ندارد
بیمـار غمِ عشـقِ تُرا چَشمِ تَری هست
چشمم به ره قافلهٔ بوی وصـــــــالت
در کوی تو از بادِ صبا تا خبری هســت
بیداد مکن این همه‌ها بر دلِ «مخفی»
اندیشه نما، غیر تو هم دادگری هسـت

بانو زینب‌ النسا در ۲۰ سال آخر عمر خود در قلعه سلیمگر دهلی توسط پدرش زندانی شد. نوشته‌های او پس از مرگ در عنوان دیوان مخفی جمع‌آوری شد.

بانو زینا شیرازی خوشنویس
کاتب و خوشنویس بود. به خط او یک نسخه شرح اشعار انوری به قطع جانمازی و کاغذ دولت آبادی جلد روغنی با تزئینات به خط نسخ که تاریخ 1021 دارد و در کتابخانه موزه گلستان نگهداری می‌شود. 
شهرت علمی و فرهنگی  بانو زینا شیرازی خوشنویس و خطاط است.

از آثار او: "شرح اشعار" انوری ، جلد روغنی و مذهّب به خط نسخ کتابت خفی متوسط ، با رقم: "تمام شد شرح مقطعات بمبارکی و فرخی. قد وقع‌الفراغ من استنساخه وقت‌الضحی یوم‌السبت ثامن عشرز رمضان‌المبارک سنهٔ احدی و عشرین و الف. اقل خلق‌الله زیناء الشیرازی سنهٔ ۱۰۲۱".

محل تولد و وفات بانو زینا شیرازی خوشنویس مشخص نیست.

بانو خیرالنساء بیگم
خیرالنساء بیگم ؛او نیز از دختران فتحعلی‌شاه قاجار می‌باشد.

دست نوشت او به عنوان یک قرآن نفیس و زیبا با مشخصات زیر درموزه آستان مقدس حضرت معصومه(سلام الله علیها) نگهداری می‌شود.

متن قرآن با خط نسخ و سر سوره‌ها به خط رقاع، مرصع و مذهب، قطع رحلی کوچک به طول 400 میلی متر و عرض 240 میلی متر ، وقف کننده و نویسندهٔ آن دختر فتحعلی‌شاه خیرالنساء است که به مقبره پدرش در قم وقف نموده است.

گلرخ بانو بیگم صفوی
از بانوان خوشنویس دوره صفویه و زمان شاه عباس اول می‌باشد.

در تاریخ آمده است این بانوی هنرمند از شاگردان میرعماد بود و به شیوۀ وی خوشنویسی می‌کرد.

عذرا عقیقی بخشایش در کتاب زنان خوشنویس ایران در شرح حال این بانوی خوشنویس می نویسد :
“هیچ نشان وسندی تواریخ و تذکره‌ها در دست نیست تنها یک چلیپای نستعلیق بارقم گلرخ بانو بیگم با کار تذهیب ونقاشی در اطراف آن در دست می‌باشد که از سبک نگارش آن می توان حدث زد که تذهیب مربوط به قرن دهم می‌باشد.

زیرا به شیوه ی نقاشان آن روزگاران است و اما سبک خود خط به شیوه ی مرحوم میرعماد است و نشان دهنده‌ی این امر است که وی از شاگردان وتقلید کنندگان سبک میرعماد بوده است.

ولی باز مشخص نیست که آیا او شاگرد بی واسطه مرحوم میرعماد بوده یا با واسطه؟

اما توجه و عنایت میرعماد به نگرش و مشق مکرر این جمله که:
(آمد بهار گلرخ من در سفر هنوز) شاید این جمله اشاره به نام او باشد وعلاقه وارادت استاد به شاگردش را برساند ولی باز دلیل ومدرک معتبری در دست نیست که میرعماد استاد بی واسطه گلرخ بانو بیگم بوده است .“

گوهر شاد بانو دختر میر عماد
دختر خوشنویس میر‌عماد الحسنی سیفی قزوینی بزرگترین خوشنویس تاریخ گوهرشاد بانو خوشنویسی را از دوران کودکی در مکتب پدر آموخت ودر زمان کوتاهی به سرآمد زنان خوشنویسان تبدیل گشت او شاعر و طنز پرداز نیز بود و پدر اورا حرمت بسیار می‌نمود مثنوی میرعماد بزرگ در وصف گوهرشاد بانو را باید منشور اخلاقی زنان هنرمند شمرد.


گوهرشاد دختر میرعماد حسنی سیفی قزوینی از خوشنویسان و نستعلیق نویسان پرآوازه سده یازدهم هجری است.

او آموختن خط را از نوجوانی آغاز کرد و نستعلیق را نزد پدر آموخت و از زبر دست‌ترین زنان خوشنویس شد.

میرزا سنگلاخ نوشته‌است:
گوهرشاد دختر میرعماد حسنی سیفی قزوینی همسر یکی از خوشنویسان صاحب‌ نام آن زمان، به‌نام میر محمد علی ملقب به خدیوالخطاطین، شد و فرزندان زیادی آورد که همگی در خوشنویسی از ممتازان زمان خود بودند.

او پس از قتل پدر تا 1032 ق در اصفهان زیست و سالها سوگوار بود. گفته‌اند که گوهرشاد پس از کشته شدن پدرش به فرمان شاه‌ عباس سال‌ها سوگوار بود.

در سال ۱۰۳۲ ق به زادگاهش قزوین رفت و در کنار برادرش میرابراهیم، که از خراسان بدان جا آمده بود، مجلس تعلیم خط پدر را در زادگاهش احیا کرد؛ و تا هنگام درگذشتش در ۱۰۳۸ ق در همان‌جا ماند. مقبره‌ای از او شناسایی نشده‌است.

از او یک نسخه «گلستان سعدی»، به قلم کتابت خوش، با رقم: «کتبه العبد المذنب گوهرشاد غفر له ۱۰۲۵»؛ یک قطعه به قلم نیم دو دانگ خوش و به آب زر، با رقم: «نمقه گوهرشاد ۱۰۳۰». و چند قطعه دیگر دیده شده‌است.

متاسفانه مقبره‌ای از گوهرشاد دختر میر عماد حسنی سیفی قزوینی یافت نشده است.

بانو منور آرانی خوشنویس
از زنان خوشنویس قرن 14 هـ.ق. او شعر می‌سرود و در شعر «حیا» تخلص داشت.


منوّر، متخلص به حیا دختر وفایی کاشانی و از زنان هنرمند و شاعر و مادر نظام وفا از شعرای معاصر است این بانو در خوشنویسی تبحر داشت و خط نستعلیق را به زیبایی می‌نوشت دیوان اشعار او نزدیک هزار بیت است.

به خط او شعر به خط شکسته نستعلیق در بین کتاب‌های برجا مانده از فرزندش موجود بوده است.

منوّر به سال ۱۳۲۵ هـ ق در آران از دنیا رفت و در مقبره خانوادگی واقع در دروازه آران به خاک سپرده شد.

در خوشنویسی، خط شکسته نستعلیق را به زیبایی می‌نوشت.

منور آرایی دختر وفایی کاشانی و مادر نظام وفا (شاعر معاصر) بود. اشعار او مشتمل بر هزار بیت است که به خط زیبای خود آنها را نوشته است.

بانو نواب عالیه معروف خانم کوچک
دختر فتحعلی‌شاه و خوشنویس خط نسخ بود. وی پس از دور شدن از دستگاه سلطنت نزد برادر خود محمد علی میرزا دولتشاه در کرمانشاه می‌زیست.

از آثار او کتبیۀ مسجد نواب این شهر است. 
مسجد نواب عالیه خانم کوچک مسجدی در کرمانشاه است که در خیابان خیابان شریعتی این شهر واقع شده است.

این مسجد مربوط به شیعیان است و در دوره قاجار ساخته شده و در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۰۲۹۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

نواب عالیه خانم کوچک، یا ام سلمه، دختر چهارم فتحعلی‌شاه و خواهر محمدعلی میرزای دولتشاه در سال ۱۸۰۷ میلادی (۱۲۲۲ قمری) این مسجد را احداث و سپس وقف کرده‌است.

ناصرالدین‌شاه در سفرنامۀ عتبات عالیات خود نوشته است:
«مسجد نواب عالیه همشیرۀ محمدعلی میرزای مرحوم، زن زین‌العابدین‌خان پسر حسینقلی‌خان قاجار از مساجد معتبر شهر کرمانشاه است».

در گذشته ابوالقاسم رئیس‌العلما در این مسجد نماز می‌خوانده و جلسات وعظ برگزار می‌کرده‌است.

همچنین به مدت چند دهه امامت جماعت این مسجد را آیت الله سید مرتضی نجومی بر عهده داشته‌است.

وی خط نسخ را به زیبایی نوشته و قطعاتی از او به جا مانده است، در مجموعه آیت الله نجومی با رقم و تاریخ «نمقت بنت شه خانم کوچک 1243». و همچنین قطعه‌ای از او در کتابخانه موزه گلستان نگهداری می‌شود.

یاسمن بو خوشنویس
یاسمن بو دامغانی از زنان خوشنویس و شاعر ایرانی در هند بوده‌است.

او افزون بر نستعلیق٬ ثلث و نسخ و شکسته نستعلیق را نیز خوش می‌نوشته و شعر نیز می‌گفته‌است.

او در دامغان زاده شد. در «تذکرةالخواتین» تالیف محمد بن محمد رفیع، ملقب به ملک‌ الکتّاب شیرازی که در ۱۳۰۶ ق/۱۸۸۹ م، آن را در هند به چاپ رساند آمده‌ است که یاسمن بو همسر میرزا عسکری دامغانی بود و مدتی در گلبرگه دکن اقامت داشت و پس از مرگ او با یکی از امرای گورکانی ازدواج کرد و همراه با حرم او به دهلی رفت و تا پایان عمر با عزت در آن شهر می‌زیست.

یاسمن بو به سبب تسلطش بر سرودن اشعار زیبا بع زبان فارسی و اردو ذو اللسانین لقب گرفته‌است. متأسفانه از وی دیوانی بر جای نمانده‌است.

از بانوان خوشنویس که در دکن ساکن شد و پس از مرگ شوهرش، میرزا عسکری دامغانی به دهلی رفته و تا پایان عمر در آنجا زیست.

یاسمن بو خط ثلث نسخ و شکسته را خوش می‌نوشت؛ وی شاعر نیز بود.

میرزا ماه شرف خانم خوشنویس
عمه حاج ملا صالح مجتهد برغانی. ملقب به منشیه. شکسته را خوب می‌نوشت. متصدی انشاء بود. وی در دستگاه تاج الدوله با عزت تمام می‌زیست. از وی به عنوان یکی از شکسته نویسان نامی عصر خود یاد می کنند.

زنان خوشنویس در این دوران بسیار بیشتر از تعدادی است که شمرده شد ولی به دلایلی کاملاً روشن نام و اثر ایشان از دید حافظه تاریخ مخفی مانده است.

منقول است که مولانا اظهر تبریزی که استاد سلطانعلی مشهدی بوده در حسن تربیت وی بسیار دقیق و پیگیر بوده است در بیتی به سلطانعلی فرموده:
در مشق تقصیری مکن پیوسته ای سلطانعلی
در روز کن مشق خفی در شام کن مشق جلی

آرامگاه سلطانعلی مشهدی (841-926قمری) خوشنویس بزرگ ایرانی و صاحب رساله صراط السطور در حرم منور امام رضا علیه السلام نزدیک به پنجره فولاد قرار داشته و سنگ مزار وی آراسته به شعر و خط شاگردش محمد ابریشمی است.


منابع :
حبیب الله فضائلی / اطلس خط / چاپ اصفهان
۷۰، عمربن ابراهیم خیام، ج۱، ص۶۸، نوروزنامه، چاپ علی حصوری، تهران ۱۳۵۷ش.
عبداللّه بن محمود صیرفی، آداب خط، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، در نجیب مایل هروی، همان منبع.
ذیل «خط» و «خطاط»، دهخدا، لغتنامه.
فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، ذیل «کاتب»، تهران: سخن، ۱۳۸۱ش.
سلطانعلی مشهدی، صراط السطور، ج۱، ص۸۲، در نجیب مایل هروی، همان منبع.
دوست محمد هروی، دیباچه دوست محمد گواشانی هروی، ج۱، ص۲۶۴، در نجیب مایل هروی، همان منبع.
محمدبن محمد زَبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ج۱۹، ص۲۴۸، ج ۱۹، چاپ عبدالعلیم طحاوی، کویت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ذیل «خط» و «خطاط»، تهران ۱۳۷۹ش.
عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، ج۱، ص۱۸۴، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
قلقشندی: صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، ج۳، ص۲۰ـ۲۱.
 Sheila S Blair, Islamic calligraphy, Edinburgh ۲۰۰۷، ج۱، صxxv.
۱۱، ۱۴ و جاهای دیگر، ج۱، ص۹، فن الخط: تاریخه و نماذج من روائعه علی مرالعصور، اعداد مصطفی اوغور درمان، ترجمة صالح سعداوی، استانبول: ارسیکا، ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
یحیی وهیب جبوری، الخط والکتابة فی الحضارة العربیة، ج۱، ص۸، بیروت ۱۹۹۴.
Sheila S Blair, Islamic calligraphy, Edinburgh ۲۰۰۷.
د. ا. د. ترک، ج ۱۶، ص ۴۲۷
محمدبن یحیی صولی، ادب الکتّاب، ج۱، ص۴۲، چاپ محمد بهجة اثری، قاهره) ۱۳۴۱ (، چاپ افست بیروت (بی‌تا).
ابوحیان توحیدی، رسائل ابی حیان التوحیدی، ج۱، ص۲۶۰، چاپ ابراهیم کیلانی،( دمشق، بیتا ).
عذرا عقیقی بخشایش / زنان خوشنویس انتشارات کلهر
مهدی بیانی / احوال و آثار خوش نویسان – نستعلیق نویسان انتشارات دانشگاه تهران
حوریه سعیدی/ زن در تاریخ معاصر ایران – نشریه الکترونیکی زنان /موسسه مطالعات تاریخ معاصرایران
ایرج کابلی / درست نویسی خط فارسی / علی میرانصاری. «تذکرةالخواتین». دایرةالمعارف بزرک اسلامی
فروشگاه قلمتراش دات آی آر / بیانی، مهدی. احوال و آثار خوشنویسان. انتشارات علمی. چاپ دوم. تهران ۱۳۶۳ش

© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط